: «رَدُّ الْمُعْتَادِ عَنْ عَادَتِهِ کالْمُعْجِزة؛[1]

برگرداندن معتاد (صاحب عادت) از عادتش، مانند معجزه است.» شایان ذکر است، این راه کارها بعد از سم زدایی و درمان جسمی در مراکز اقامتی و یا کمپ های ترک اعتیاد، بیشتر کاربرد خواهد داشت.

1- تقویت باورهای دینی

بی تردید، افرادی که اصول مذهبی را پذیرفته و درباره آن احساس پیوستگی می کنند، کمتر از افرادی که مذهبی نیستند، مواد مخدر مصرف می کنند. نتایج تحقیقات انجام شده در این باره، مؤید آن است که افرادی که پیرو مذهبی هستند که به پرهیز از مصرف مواد مخدر توصیه می کند، بسیار کمتر از پیروان مذاهبی که مصرف الکل، سیگار و... را منع نمی کنند، به مصرف مواد روی می آورند. انسانِ معتقد به خداوند، هر زمان که در او وسوسه ها و انگیزه های اعتیاد پیدا می شود، به ذکر خدا روی می آورد، چرا که: الا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[2]؛ ذکر خدا، مایه آرامش دل هاست.

2- پُر کردن اوقات با برنامه های مفید

شخصی که در معرض اعتیاد است، باید شب و روز خود را با برنامه های صحیح و سرگرمی های مناسب پُر کند. این سرگرمی ها ممکن است ورزش و پیاده روی در هوای آزاد، مطالعه کتاب های سودمند و مفید، پرورش گُل در منزل و به طور کلی، کشاورزی، کارهای دستی، جمع آوری اشعار، تهیه مجموعه عکس و تمبر و مانند اینها، شرکت در انجمن های گوناگون و کنفرانس های علمی یا اخلاقی باشد، زیرا بی کاری و خالی ماندن اوقات از برنامه، بلای عظیمی است که زمینه را برای وسوسه های بازگشت به اعتیاد فراهم می کند.

جوانان باید برای تمام شبانه روز خود برنامه ریزی کنند، به طوری که یک ساعت وقت بیکاری و بدون برنامه نداشته باشند؛ البته مقصود این نیست که پیوسته درس بخوانند یا کار کنند، بلکه باید تفریح و ورزش هم داشته باشند و وقت خالی و بدون برنامه نداشته باشند. آنان باید بدانند، بزرگ ترین بدبختی برای جوان، این است که وقت های خالی از برنامه داشته باشند.

بسیار دیده شده که افراد معتاد به سیگار، در روزهای تعطیلی چند برابر روزهایی که مشغول کار هستند، سیگار می کشند. این تفاوت فاحش، اثر همان اشتغال فکر و اعصاب و بدن به کارهای مثبت و انصراف از کارهای بیهوده یا زیان آور در ایام غیرتعطیلی است.

با توجه به مطالب پیش گفته، افرادی که گرفتار اعتیادند، اگر برنامه مشغول کننده ای برای تمام وقت خود نداشته باشند، به آسانی نمی توانند این عادت را از خود دور کنند. تهیه چنین برنامه ای، از مؤثرترین عوامل تداوم ترک اعتیاد است و به طور مطمئن با آن، قسمت مهمی از مشکلات درمان اعتیاد را پشت سر خواهند گذاشت.

رسول اکرم (ص) گاهی که با جوانان سالم و نیرومندی روبه رو می شدند، بازوهای ستبر و اندام مناسب آنان، موجب شگفتی پیامبر (ص) می گشت. آن حضرت با آنان احوال پرسی کرده و از وضعیت زندگی و شغلشان سؤال می فرمود. اگر در پاسخ گفته می شد وی فردی بی کار است و هیچ گونه شغلی ندارد، آن بزرگوار ناراحت شده و می فرمود: «سقط من عینی؛ از چشمم افتاد (کنایه از این که فرد بی کار در نظر من ارزشی ندارد).» اطرافیان می پرسیدند: این رسول خدا! چرا این افراد را دوست نمی دارید؟ پیامبر (ص) می فرمود: «برای این که اگر مؤمن، شغلی نداشته باشد که با آن امرار معاش کند، برای امرار معاش، از دین و شخصیت خود هزینه خواهد کرد».[3] به این ترتیب، به دیگران می فهمانند که انسانِ بی کار و بی برنامه، در معرض آسیب های اجتماعی و معنوی قرار دارد.

3- جدا شدن از محیط و معاشران

شرکت نکردن در مجالس اعتیاد، تأثیر به سزایی در پیش گیری و بازگشت از اعتیاد دارد، به ویژه این که بعد از درمان اعتیاد باید حتماً از آن فضا فاصله گرفت، چرا که فرایند درمانِ اعتیاد، در ابتدا آسیب پذیر است و این شخص، مانند بیماری است که تازه از بستر برخاسته و اگر با پای خود به مناطق آلوده به میکروب های بیماری زا برود، احتمال آلودگی مجدد او به بیماری، فراوان است. کسی که اعتیاد را ترک کرده است، هر گاه به مناطق آلوده برگردد، به سرعت آلوده می شود. باید در دوستان و معاشران خود هم تجدید نظر کند و از کسانی که در گذشته او را به این امر تشویق می کردند، به شدت فاصله بگیرد. در این زمینه، نقش اطرافیان در کمک به شخص معتاد برای دوری از چنین محیطهایی، بسیار مؤثر است.

4- تصمیم قاطع

برای ترک هر نوع اعتیاد، پیش از هر چیز، اراده و تصمیم لازم است؛ تصمیمی قاطع، جدّی و محکم. برای گرفتن چنین تصمیمی باید نخست به آثار زیان بار این عملِ خطرناک اندیشید و عواقب شومی را که در انتظار معتادان است، در نظر مجسم ساخت و با توجه به شخصیت و قدرت فوق العاده ای که در هر انسانی، به ویژه در جوانان نهفته شده است، باید تصمیم گرفت؛ تصمیمی آهنین و خلل ناپذیر.

باید به افرادی که می گویند: بارها تصمیم گرفته ایم و آنها را بارها شکسته ایم، با صراحت گفت: شکستنِ تصمیم، به معنای از بین رفتن همه آثار آن در وجود انسان نیست. همین تصمیم شکسته شده، رسوباتی در اعماق دل و روح انسان باقی می گذارد و زمینه را برای تصمیم نهایی بیش از گذشته، آماده می سازد.[4]

بنابراین، اگر ده بار هم تا کنون تصمیم گرفته اید و آن را شکسته اید، هم اکنون آماده تصمیمی قاطع، جدّی و آهنین برای درمان هر نوع اعتیاد غلط شوید و تمام نیروهای معنوی خود، به خصوص ایمان به خدا را بسیج کنید و این گفتار حضرت علی (ع) را مد نظر داشته باشید که فرمود:

«تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لَاتَزُل؛[5]

ارده ات را چنان تقویت کن که اگر کوه ها از جا کنده شوند، تو هم چنان پابرجا باشی.»

استاد مطهری می نویسد:

خیلی از افرادی که سیگار می کشند، وقتی پزشک به آنها می گوید: سیگار نکش، جواب می دهند: عادت کرده ام، نمی توانم عادتم را ترک کنم، ترک عادت موجب مرض است! که حرف مفتی است؛ «الْمُهاجِرُ مَنْ هَجَرَ السَّیئاتِ»؛ مرد آن است که بتواند از آن چه به او چسبیده است، جدا شود و هجرت کند. تو اگر از یک سیگار کشیدن نتوانی هجرت کنی، انسان نیستی. مرحوم آیت الله حجّت (اعلی اللَّه مقامه) سیگاری ای بود که من واقعاً هنوز نظیر او را ندیده ام؛ گاهی سیگار از سیگار قطع نمی شد. گاهی هم که قطع می شد، طولی نمی کشید. ایشان اکثر اوقات سیگار می کشید. وقتی مریض شدند، برای معالجه به تهران آمدند و در تهران اطبا گفتند: چون بیماری ریوی هم دارید، باید سیگار را ترک کنید. ایشان ابتدا به شوخی گفته بود: من این سینه را برای سیگار می خواهم؛ اگر سیگار نباشد، سینه را می خواهم چه کنم؟ گفتند: به هر حال، برایتان خطر دارد و واقعاً مضر است. فرمود: مضر است؟ گفتند: بله. گفت: نمی کشم. یک «نمی کشم»، کار را تمام کرد. یک عزم و یک تصمیم، این مرد را به صورت یک مهاجر از یک عادت قرار داد.[6]

5- تلقین

«تلقین» نیز در مبارزه با این عادت، نقش مهمی دارد. افراد معتاد باید پیوسته به خود تلقین کنند که به خوبی قادر می توانند این عادت زشت را ترک گویند. برای این که تلقین در آنها اثر قوی و سریعی داشته باشد، آن طور که دکتر ویکتور پوشه، روان شناس فرانسوی می گوید، باید تلقین را به صورت ذیل، چندین روز پشت سر هم ادامه دهند: همه روز در محل آرامی که چیزی فکر آنها را به خود مشغول نسازد، فکر خود را متمرکز ساخته و با کلمات شمرده و محکم این جمله را تکرار کنند: «من به خوبی قادر هستم این عادت بد را از خود دور کنم. من قادرم. » تکرار این تلقینِ ساده، اثر عجیبی در تقویت روحیه و ترک این عادت و هر عادت بدی دارد.

افزون بر این، باید برای تقویت اراده، از مطالعه کتاب های روانی که برای تحکیم و رشد شخصیت و تقویت اراده نوشته شده غفلت نورزند، زیرا همان طور که دانستیم و همه معتادانی که موفق به ترک این عادت بد و دیگر اعتیادهای ناپسند شده اند، اعتراف دارند، نخستین گام در این راه، «اراده و تصمیم» است.[7]

6- جای گزینی عادات خوب

روان شناسان می گویند: برای ترک عادت بد، حتماً باید به سراغ عادت خوب رفت و آن را جانشین عادت بد کرد. کسانی که اعتیاد دارند، با این که تمام زیان های آن را می بینند و حس می کنند، باز حاضر نیستند آن را ترک گویند و به گفته خودشان، وقتش که می رسد، نمی فهمند چه نیرویی آنها را مانند اسیر و برده ای به سوی این عمل، که عقل و وجدان شان آن را محکوم ساخته است، می کشاند! چنین کسانی برای این که بر این عادات غلط پیروز شوند، حتماً باید در همان ساعات، کار صحیحی، مانند مسابقه ورزشی سالمی را جانشین اعتیاد کنند تا این عادت بد، فرسنگ ها از ذهن و فکر آنها دور شود.

به عبارت دیگر، انرژی خاصی که تحت تأثیر انگیزه عادت در آن حال تحریک می گردد، به این سو کشیده شود و مصرف گردد، بدون این که هیچ گونه واکنش نامطلوبی داشته باشد. درباره عادت های بد، باید درست در همان ساعاتی که انگیزه آن در مبتلایان تولید می شود، به سراغ برنامه خاصی که از قبل برای چنین ساعتی پیش بینی کرده اند، بروند؛ برای مثال، به سراغ مسابقه علمی، ورزشی، مسابقه هوش، مطالعه اثری جالب، ورزش مورد علاقه، مانند کوه نوردی، اسب سواری و... بروند و این کار را آن قدر ادامه دهند که جانشین عادت بدِ گذشته گردد.[8]

7- پرهیز از تنهایی

افرادی که در معرض اعتیاد قرار دارند، باید به شدت از تنها ماندن اجتناب کنند و هرگز تنها نباشند؛ در خانه تنها نمانند، شب در اتاق تنها نخوابند، تنها برای مطالعه به نقاط خلوت نروند و به محض این که در محیطی احساس کردند تنها هستند، از آن محیط بیرون بروند.

تنهایی، محیط کاملًا مساعدی برای پرورش میکروب اعتیاد در فکر هر جوان است. تمام جوانانی که می خواهند خوش بخت، سالم و از خطرهای اعتیاد در امان باشند، باید از تنهایی بپرهیزند.

8- تقویت عزت نفس

اگر عزت نفسِ افراد تقویت شود، هرگز به سوی انحرافات گرایش نخواهند داشت. بسیاری از مشکلات نسل جدید و جوانان، از نداشتن روحیه اعتماد به نفس و خودباوری ریشه می گیرد. ترس از ورود به اجتماعات و اظهار اندیشه ها، عدم پذیرش مسئولیت ها، بسیاری از ناکامی ها و عدم موفقیت ها، از جمله عوارض حقارت و نداشتن عزت نفس است. بنابراین، تقویت شخصیت جوانان، موجب فاصله گرفتن آنان از انحرافات و تمایل به ایجاد خصلت های نیکو و صفات ستوده خواهد شد. از امیرالمؤمنین (ع) روایت شده است:

«مَنْ کرُمَتْ عَلَیهِ نَفْسُهُ لَمْ یهِنْهَا بِالْمَعْصِیةِ؛[9] آن کسی که بزرگی و کرامت نفس خود را باور داشته باشد، آن را با گناه، پست و ذلیل نخواهد کرد.»

9- فرهنگ سازی

ضد ارزش و ضد فرهنگ بودن اعتیاد، باید چنان تبلیغ و گسترش یابد که همگانی شود. شخص معتاد باید از هر سو مورد فشار روحی، روانی و اجتماعی قرار گیرد تا کسی جرئت اعتیاد پیدا نکند؛ بنابراین، باید هزینه های مصرف و درمان برجسته و آمار مربوط به طور شفاف و کامل ارائه شود و آثار زیان بارش با دیگر برنامه ها و سرگرمی ها، مقایسه گردد.

واضح است که برای دور نگه داشتن جوانان از این بلای خانمان سوز، نهادهایی، چون مدرسه، دانشگاه، حوزه های علمیه، مؤسسه های فرهنگی و ورزشی، نیروهای انتظامی، مؤسسه های مذهبی و... می توانند بسیار مفید و ثمربخش باشند، اما اهمیت هیچ کدام از آنها به پای «خانواده» نخواهد رسید. خانواده، که اساسی ترین واحد جامعه است، نقش به سزایی در دور نگه داشتن فرزندان از مواد مخدر دارد.

افزون بر آن، برنامه های مفید آموزشی، تربیتی، تفریحی و سرگرمی و وسایل ارتباطجمعی، به ویژه صدا و سیما، می توانند در این زمینه، نقش مؤثری داشته باشند. گفتنی است، برنامه های تلویزیونی جذاب و آموزنده، زمینه ساز گرایش جوانان به زندگی سالم و دوری از اعتیاد خواهد بود.

10- رفع نیازهای اساسی جوانان

برای رفع اعتیاد، باید به سراغ ریشه ها رفت، زیرا تا ریشه های بیماری قطع نشود، درمان آن امکان ندارد؛ افزون بر آن، باید تحقیقات وسیع علمی نیز به منظور شناسایی دقیق علل روی آوردن افراد، به ویژه جوانان به اعتیاد صورت گیرد. در بسیاری از کشورهای جهان، کارشناسان پس از سال ها تجربه به این نتیجه رسیده اند که اصلی ترین راه مبارزه با مواد مخدر و خشکانیدن ریشه اعتیاد، برچیدن زمینه و انگیزه اعتیاد در نسل جوان است. رفع اساسی ترین نیازهای جوانان، یعنی تحصیل، اشتغال، ازدواج، مسکن، امکانات سالم تفریحی و ورزشی و. . . ، از جمله روش های پیش گیری از اعتیاد است. با شناخت دقیق نیازها و تصمیم جدی برای برطرف کردن این نیازها در حد توان، از سوی خانواده ها، جوانان، مسئولان و... می توان امید جدی به پیش گیری از اعتیاد و درمان معتادان داشت.

11- شناخت آثار اعتیاد

از جمله راه های ترک اعتیاد به مواد مخدر یا جلوگیری از ابتلا به آن، نمایاندن سرنوشت اشخاصی است که به دلیل استفاده از مواد مخدر، به روز سیاه افتاده و آثار مرگ بار آن، روح و جسم و پیوندهای خانوادگی و اجتماعی شان را نابود کرده است؛ باشد که از این طریق، سایر مبتلایان بیدار شوند و راه بازگشت را پیش گیرند و غیرمبتلایان نیز به هوش باشند و در دام آن گرفتار نشوند.

باید به شخص معتاد، سرانجام کارِ معتادان را نشان داد، به گونه ای که او احساس کند آنها چگونه سلامت و تندرستی خود را از دست داده اند و زن و فرزند و حیثیت اجتماعی شان بر باد رفته و با دردناک ترین وضعی در جوانی جان می سپارند، که نه تنها کسی از مرگ آنها ناراحت نمی شود، بلکه مرگ او را سعادتی برای خانواده، فامیل و دوستانش می شمرند.

اگر فهرستی از عاقبت و فرجام معتادان گذشته تهیه شود و همواره در دست رس معتادان قرار گیرد، حتماً در فاصله گرفتن آنان از اعتیاد تأثیر خواهد گذاشت. تلاش رسانه ها، به ویژه صدا و سیما، برای بیان عواقب اعتیاد به مواد مخدّر از طریق ساختن فیلم، میزگرد، جلسات مشاوره ای و نمایش دادن فیلم ها و سریال های سازنده ای که رابطه دین داری و دوری از اعتیاد را مشخص می کند، در این زمینه بسیار مؤثر است.

سخن پایانی

بی تردید، بهترین و ریشه ای ترین تلاش در راه مقابله، پرداختن به فعالیت های فرهنگی در زمینه های گوناگون اعتقادی، فکری، هنری، تبلیغی و... است و تلاش بی وقفه فرهنگی، تضمین کننده بهره دهی فعالیت سایر بخش هاست؛ هرچند دیگر اقدامات (از جمله استفاده از قوه قهریه) نیز در کنار تلاش های فرهنگی، امری لازم است، چرا که اساس قوانین اسلام، بر پایه بیداری و آگاهی است و فشار و خشونت، آخرین حربه در بینش اسلامی است. در مسئله اعتیاد هم باید تا ممکن است از راه کارهای فرهنگی بهره برد و در زمینه های گوناگون به مردم آگاهی بخشید و سرانجام باید به معتادان فهماند که: پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، پیروزی آن است که بعد از هر زمین خوردنی، برخیزی.

پی نوشت ها

[1] بحارالأنوار، ج 75، ص 374 ..

[2] رعد، آیه 28 ..

[3] بحارالانوار، ج 100، ص 9 ..

[4] ناصر مکارم شیرازى، مشکلات جنسى جوانان، ص 157( با اندکى تغییر) ..

[5] صبحى صالح، نهج ‏البلاغه، کلام 11 ..

[6] مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 23، ص 612 ..

[7] ناصر مکارم شیرازى، مشکلات جنسى جوانان، ص 176( با اندکى تغییر)..

[8] همان، ص 173 ..

[9] على‏ بن محمد لیثى واسطى، عیون الحکم و المواعظ، ص 439.